Chessboard : سایت تخصصی صفحه شطرنج » آموزش شطرنج » مقاله و ترجمه » پونوماريوف: احتمالا بزودي قهرمان جهان خواهم شد!

پونوماريوف: احتمالا بزودي قهرمان جهان خواهم شد!

alt
ترجمه: مسعود شرافتي
تهيه و تنظيم: كيومرث عشقي

پونوماریوف: احتمالا در آینده ای بسیار نزدیک قهرمان جهان خواهم شد.

روسلان پونوماریوف یازدهم اکتبر 1983 در اوکراین متولد شد.

اودر سن 14 سالگی لقب جوان ترین استاد بزرگ را به خود اختصاص داد. در سال 2002 و در سن 18 سالگی در پی شکست هموطن خود، واسیلی ایوانچوک، مقام قهرمانی فیده را به دست آورد.

برنامه رویارویی او با گری کاسپارف در سال بعد به نتیجه نرسید.

مقاله زیر برگزیده ای است از مصاحبه او با استاد بزرگ دمیتری کوماروف در مجله "سوبیتا"

" احتمالا در آینده ای بسیار نزدیک قهرمان جهان خواهم شد."

این جمله ای است که پونوماریف در کافه ای که محل مصاحبه ما در "پوزنیاک" شهر کییف است می گوید:

توقع مردم از من خیلی زیاد بود و من خیلی تلاش کردم تا به این درجه برسم. اما ساده نبود. شطرنج امروز فقط متکی به فرد خاصی نیست، حتی اگر قهرمان جهان باشد. در زمان کارپف و کاسپارف نیز به همین منوال بود. حتی جزئی ترین نکات هم مهم اند و اگر اشتباهی رخ دهد، حریفان شما نهایت استفاده را خواهند برد. قبول دارم که اخیرا تا حدودی عملکرد کم رنگی داشته ام، ولی شطرنج حرفه من است و من هنوز به سختی مشغول تمرین هستم.

به هر حال خودتان بهتر می دانید که اگر کار نکنید، و در آمادگی کامل نباشید نمی توانید چیزی به دست آورید.

وچطور قهرمان شدید!

هفت سالم تمام نشده بود که شروع به بازی شطرنج با پدرم کردم. اوایل همیشه بازی هایم را می باختم و خیلی هم ناراحت می شدم و حتی احساس می کردم دوست دارم به او مشت بزنم! وقتی او متوجه این احساسم شد، شروع کرد به پیشنهادهای تساوی و پس از آن بود که مرتب او را شکست می دادم. هنگامی که یک مربی شطرنج به مدرسه مان آمد و یک گروه شطرنج تشکیل شد، به تدریج به تئوری شطرنج روی آوردم و متعاقب آن مسافرت هایم به مناطق مختلف و شرکت در مسابقات قهرمانی شروع شد و پس از آن مصمم شدم شطرنج را حرفه ای دنبال کنم.

تا آنجایی که می دانم از زمان قهرمانی در مدت 6 سال موفق به دریافت دو مدرک دانشگاهی شده اید.

از زمان شوروی سابق در جامعه ما رسم بوده که شخص بایدضرورتا تحصیلات دانشگاهی داشته باشد. من هم دانشکده حقوق را انتخاب کردم که دور از خانه ام در "کراماترسک" نبود.

تئوری من تحت عنوان "مبارزه طلبی ها و چشم اندازهایی در رقابت های ورزشی بین المللی" وقف آنالیزهای مسابقات عقب افتاده من با گری کاسپارف شد. تحصیلات عالیه ورزشی من بیشتر تصادفی به دست آمد. پس از وقفه ای طولانی در تأسیس دانشگاه تربیت بدنی کییف در زمینه منحصرا شطرنج، تصمیم گرفتم با برگزاری مسابقات با دانشجویان جدید و در عین حال کامل کردن مهارت های خودم، به دوستانم کمک کنم.

در این تابستان من از تئوری خود در زمینه آنالیزهای نرم افزارهای شطرنجی دفاع کردم. از من خواسته شد در مدرسه فارغ التحصیلی خود بمانم، ولی من مایل نبودم. ما به اندازه کافی استاد مدرس داریم.

درآمدتان از حرفه تان چطور است؟

شطرنج در مقایسه با ورزش هایی مثل فوتبال، تنیس یا گلف درآمدزا نیست. این حقیقت که شطرنج در بازی های المپیک گنجانده نشده است، بر اهمیت و عمومیت آن تأثیر می گذارد.

اخیرا نامه ای از اداره مالیات دریافت کرده ام. ظاهرا آن ها در روزنامه ها خوانده اند که من پول زیادی به دست آورده ام.

(روسلان در بازیهای قهرمانی جهان، پس از کسر مالیات 000/380 دلار به دست آورده است) من مجبور شدم به آنها توضیح بدهم که روزنامه ها همیشه اطلاعات دقیقی منتشر نمی کنند. علاوه بر این من در دوران آمادگی از جیب خودم خرج کرده ام.

هنگامی که خودم را برای رویارویی با کاسپارف آماده می کردم، از توپالوف درخواست کردم مربی ام باشد، که مقدار قابل توجهی به او پرداخت کردم و همانطوری که مشخص شد، او از این همکاری سود بیشتری برد. او اکنون در لیست فیده نفر اول است و من نفر بیست و دوم.

آیا حقوق ثابت داری؟

حقوق یک عضو تیم ملی اوکراین دو هزار هريونيا در ماه است. (تقريبا 350 دلار آمريكا) اما من از دريافت آن امتناع مي‌كنم. مي‌خواهم كه شطرنج مورد احترام باشد. دوران ورزشي يك فرد روزي به پايان خواهد رسيد. 4 سال پيش من مستقيما در مجله "حقايق" عنوان كردم كه برندگان المپياد جهاني شطرنج بايد معادل مدال‌آوران بازي‌هاي المپيك جايزه دريافت كنند. (به برندگان المپياد شطرنج ده هزار هريونيا پرداخت مي‌شود.) اما از آن زمان هيچ تغييري به وجود نيامده است و در نتيجه من در هيچ‌يك از بازي‌هاي تيم ملي در 3 سال اخير شركت نكرده‌ام. قبلا وقتي بچه بودم، بازي كردن در تيمبرايم جالب بود و فقط در يك مورد به خاطر دسيسه‌هاي مختلف از بازي تيمي كنار گذاشته شدم. اما در سال 1998 ما مدال برنز را به دست آورديم و من ركن اصلي تيم بودم. من هم طلاي انفرادي المپياد و هم قهرماني جهان را به‌ دست آوردم.

بنابراين من حرفه‌اي گري خودم را ثابت كردم، حالا نوبت مسئولين است كه همين كار را انجام دهند.

چرا از شركت در سوپر تورنمنت "فوروس" خودداري مي‌كنيد؟

تا آنجايي كه مي‌دانم، بعضي از شركت كنندگان، مخصوصا خارجي‌ها، علاوه بر مبلغ جايزه، دستمزد نيز دريافت مي‌كنند. بار اول من مجاني شركت كردم ولي حالا اصرار دارم كه شرايط بايد بر اساس تورنمنت‌هاي بين‌المللي باشد. چرا بايد دستمزد اوكرايني‌ها كمتر از شهروندان كشورهاي اروپايي باشد؟

آيا تا كنون فكر كرده‌ايد كه چرا پول اهميت دارد؟

استقلال مالي به معني آزادي حق انتخاب است. شخص مي‌تواند برخي از پيشنهادات را قبول و باقي را رد كند. به عنوان مثال اگر اوكراين غني‌تر بود، مي‌توانستيم سياست‌هاي مختلفي را دنبال كنيم، اما در واقع ديگر كشورها سعي دارند سرنوشت اوكراين را برايمان معين كنند.

و شما ترجيح مي‌دهيد چطور پولتان را خرج كنيد؟

من آرزويي دارم- اينكه سواره يا پياده مسافرتي به دور مغولستان داشته باشم. يكي از دوستانم در يك موسسه فرهنگي اخيرا سفري به قطب جنوب داشت و برايم يك سكه سوغاتي آورد. با گوش دادن به داستان‌هايش درباره‌ سرزمين‌هاي يخي و پنگوئن‌ها، من نيز مايلم قطب جنوب را ببينم. فكر مي‌كنم اين سفر 10000 يورو خرج داشته باشد.

از يخ زدن در آنجا نمي‌ترسيد؟

سرما چيز ترسناكي نيست. دسامبر گذشته، در گوشم احساس سرماخوردگي مي‌كردم. دكتر به من گفت كه بايد يك ماه استراحت كرده و آنتي‌بيوتيك بخورم. اما همان موقع به يك مراسم مذهبي رفته بودم و در آنجا بعضي از دوستانم مرا تشويق كردند كه با آن‌ها به داخل يك گودال يخي پايين بروم.

نه! بعد چي شد؟

تا آن زمان هرگز در زمستان شنا نكرده بودم. البته كمي عصبي بودم. اما وقتي كشيش اين گودال يخي را به شكل يك صليب دعا كرد، با ديگران وارد آب شدم. واقعا عالي بود و روز بعد گوشم كاملا درمان شده بود. ماه بعد در اسپانيا بودم. البته هواي آنجا به مراتب گرم‌تر از كي‌يف است، ولي با اين وجود خيلي سرد بود. اما من خودم را از لذت حمام گرفتن در اقيانوس اطلس محروم نمي‌كنم.

و چطور خودتان را آماده نگه مي‌داريد؟

ده سال پيش فوتبال بازي مي‌كردم ولي به زودي فهميدم كه ورزش خشني است- چون پايم شكست و ديگر آن را ترك كردم. نرمش هميشه برايم كسالت‌آور بوده، بنابراين دوچرخه‌اي خريدم. اما پس از طي طريق تمام مناطق كي‌يف، از آن نيز خسته شدم. علاوه بر اين، پايتخت ما، همانند ديگر شهرهاي اروپايي داراي خطوط ويژه دوچرخه سواري نيست كه نگران رفتن به زير چرخ‌هاي ماشين‌ها نباشي!

به همين دليل امروزه ترجيح مي‌دهم به ژيمناستيك يا استخر شنا بروم و هر روز با وزنه‌هاي 5 كيلويي كار مي‌كنم.

بسياري از چهره‌هاي ورزشي علاوه بر ژيمناستيك، به سالن‌هاي زيبايي، آرايشگاه‌ها و غيره مي‌روند. شما چطور؟

درست پس از قهرماني جهان، تصميم گرفتم كه بايد متفاوت باشم بنابراين به سالن آرايشي در مسكو به نام "دولارس" رفتم كه صاحب آن خانمي بود كه مشهور است به "آرايشگر قهرمان جهان" من تقريبا 100 دلار براي يك آرايش معمولي پرداخت كردم و سپس به هتلم برگشتم و به رختخوابم رفتم. فرداي آن روز موهايم مجددا نياز به آرايش داشتند. از آن به بعد به يك آرايشگاه معمولي مي‌روم.

آيا اغلب به گردش اطراف مي‌رويد؟

من هميشه دوست داشتم كمپ آمادگي‌ام در يكي از مناطق اطراف اوكراين باشد. من خصوصا به ماهي‌گيري در درياچه علاقه‌مندم. يك‌بار به اتفاق تعدادي از دوستان شطرنجي‌ام با وسايل ماهي‌گيري به درياچه‌اي رفته بوديم. اما آن مكان با تورهايي قسمت‌بندي شده بود و ما نتوانستيم هيچ ماهي شكار كنيم.

سپس صاحب آن مركز توريستي كه در آن اقامت داشتيم ما را به ديدن پيرمردي برد. اما او حقيقتا جواني خوش قلب بود. او نه تنها به ما اجازه داد در آب‌هاي خصوصي‌اش ماهي گيري كنيم، بلكه ما را در خوردن غذاي مخصوصش كه از جگر خرگوش درست شده بود شريك كرد.

آيا به آواز خواني علاقه‌اي داري؟

حقيقتا من عاشق آوازخواني دارم هستم. هر چند بر خلاف خواهرم استعداد موسيقي ندارم. او در حال اتمام دانشكده موسيقي در رشته ويولون است. يادم مي‌آيد كه اولين بار در لوزان به بار "كاروكر" رفته بودم و از اينكه چقدر مشتري‌هاي آنجا خوب آواز مي خواندند، متعجب شدم. من نيز برخاستم و يك آواز روسي خواندم، و حتي مورد تشويق نيز قرار گرفتم. دوست دارم در كي‌يف نيز چنين مكاني داير شود.

از ديگر خاطرات سفرهاي برون‌مرزي‌ات بگو:

سال گذشته براي اولين بار به جمهوري چك رفته بودم تا در تورنمنت "كارلوي وري" شركت كنم. مانده بودم كه چطور مي‌توانم خودم را با فرهنگ چك آشنا كنم و با برخي از افراد ملاقات كنم.

ولي واقعيت اين بود كه زبان محلي آنجا روسي بود و تقريبا همه مردم آنجا يا روس بودند يا اوكراين.

در تورنمنت قهرماني سال گذشته در كشور استاد شطرنج با "لنس" 21 ساله آشنا مي‌شود. هر چه روسلان جزئيات روابط دوست دخترش را مطرح نمي‌كند، ولي لنس تصاويري از تعطيلاتشان در وبلاگش منتشر مي‌كند. امسال نيز روسلان چندين بار او را ملاقات كرده است و در ماه ژوئن لنس سفري به كي‌يف داشته است.

نه! من تصميمي براي ازدواج ندارم. به علت تعدد مسافرت‌ها و حقيقتش را بخواهيد، به خاطر طبيعت خودخواهانه شطرنج‌بازان، آمار طلاق در اين جماعت بسيار بالاست!

درست است. همكار شما آلكسي شيروف اخيرا براي سومين بار طلاق گرفت. آيا براي او متأسف نيستي؟

چرا بايد متأسف باشم! از جهتي بايد خوشحال هم بود. (مي‌خندد)

اگر رابطه‌اي خراب شده، چرا آنقدر كيش بدهي؟ شخص بايد هميشه طرف مثبت قضيه را نگاه كند و حركت كند. در حال حاضر مهم اين است كه الكسي بايد آنقدر درآمد داشته باشد تا از 4 بچه‌اش حمايت كند. حقيقتا كليد حل مشكلات زندگي روزمره اجتناب از برخورد با نزديك‌ترين و عزيزترين كس شخص و تمركز به چيز اصلي است. و اصلي‌ترين چيز براي من در حال حاضر شطرنج است.

منبع خبر

( 5 از 5 )
پیام سیستم
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.

نظرات

User Avatar
عضو فعال
  • RezaM
  • ( 05 آذر 1387 )
  • 0
از مسعود عزیز بابت ترجمه این مصاحبه تشکر می کنم.
ر.مشاطان
User Avatar
عضو سايت
  • serestian
  • ( 06 آذر 1387 )
  • 0
بازهم مثل هميشه ترجمه هاي آقاي شرافتي روان و دلنسين بود و مطلب جالبي هم انتخاب شده بود راستي منبع مطلب اصلي كجاست يعني كي مصاحبه كرده؟ممنون cl

راستي آقاي شرافتي يك كم در مورد خبر هاي خبر گزاري هاي روز جهان در مورد بازتاب پيروزي اناند و حاشيه هاش برامون مطلب بده...ممنون drag