تبليغات شطرنج

گریزی کوتاه

دوستی در مورد تبلیغات شطرنجی پرسشی کرد که فقط انگیزه‌ای شد برای مرور ناداشته ها ...

هدف عمده تبلیغ ایجاد هوس برای یک نام است. این صنعت از هر نکته‌ی فرهنگی، روانشناسی، علمی ، آماری و ... برای رسیدن به هدفش استفاده میکند. فعالیت شامل دو فاز دراز مدت (اصطلاحاً فرهنگ سازی) و کوتاه مدت است. در باب فرهنگ سازی، ساده باید گفت نگاه کوتاه‌برد ما از درک این گونه فعالیت‌ها عاجز است. اما دراقدامات میانبری ، نظریه‌ای تحت عنوان "تبلیغات چریکی"(1) یا اصطلاحاً محیطی غالب شده که فرهنگ مخاطب پر رنگ‌تر مورد توجه قرار می گیرد و تبلیغ برای کسانی عرضه می شود که احتمال بیشتری می‌رود در آینده از موضوع مورد نظر استقبال کنند. مثلاً بدیهی است که اثرات زدن بیل‌بورد تبلیغی برای محصولات ورزشی گلف آن‌ هم درزمین فوتبال، همچون کلوخی که به رودخانه انداخته می شود محو خواهد شد. موارد زیر بیشتر گویای مطلب هستند.


پیامبر بازی در برهوت


* داشتن جایگاهی در جراید پرتیراژ که ستون‌های هر روزه و پایان ناپذیرشان مشغولیت فکری بزرگی برای روزنامه‌نگاران است، چقدر استقبال به همراه خواهد داشت؟ مثلاً جالب است که صد و اندی سال پیش، اولین قهرمان جهان همواره ستون‌هاي ثابتی در جراید داشت!

* دیدن سالمندان درپارکها که مشغول به انجام بازی شطرنج هستند، چه میزان به ترویج دیداری آن در سطح جامعه کمک می‌کند؟ شطرنج پارکها چقدر از بدنه ی شطرنج واقعی فاصله دارد؟ درک اقدامی که وسلین توپالف با مهره‌های بزرگ در سطح شهر انجام داد، کار سختی است؟ حال مقایسه کنید با مسابقه‌ی همزمان آرش روغنی که حتی میان شطرنجی‌ها نیز در حد یک شایعه بازتاب یافت.


alt


* بازتاب اخبار شطرنج در رسانه ی ملی یا روزنامه ها گرچه با روی چندان خوشی مواجه نمی شود اما درهمین حد هم جمع ثانیه ها یا خطوطی که گاهی یک خبر را بارها در جاهای مختلف ارائه می دهند، با گرانترین تبلیغ ها برابری می کند. اقدامات در این زمینه رشد چشمگیری داشته اما در مقایسه با کاری که می توان انجام داد، همچنان ناچیزاست.

* تصویر یکی از بزرگان ما برای استفاده از محصولی که به نوعی با فعالیت های ذهنی در تماس است، چقدر رویایی است؟ آیا بزرگی نام فیشر در ترویج شطرنج صرفاً در مسائل تکنیکی وی خلاصه می شد؟ به این نکته دقیق نشده اید که فیشر چقدر نام آشنایی برای پدربزرگ هاست.


alt

بابی 15 ساله در حال نشان دادن حرکت برنده به معلولین حرکتی،

نفر سمت راست داخل کپسول از طریق آینه صفحه را می نگرد.


یا حضور شخصیتهای چند بعدی نظیر خانم کاستنیوک که زمانی در کنار شطرنج به عنوان مدل نیز فعالیت داشتند. (البته ارائه‌ی کامل برخی عکسهایشان با مشکل مواجه است!)


alt


* چندین ده بار در فیلمها یا تبلیغ محصولات و ارگانهای مختلف، صفحه ی شطرنج را با تم کلیشه ای مات ناپلونی دیده اید؟ مگر نه اینکه از شطرنج به عنوان نمادی برای برنامه ریزی یا القای حس هوشمندی، استفاده می کنند؟ خوب به یاد دارم در کشور خودمان چندی پیش کاریکاتوری جنجالی با زمینه ی شطرنج که رنگ و بوی ----- هم داشت چه دردسر های بزرگی برای طراح آن به ارمغان آورد!


alt

تبلیغ یک مایع شوینده با عنوان "سفید می برد."


آیا شطرنج توانایی استفاده از سایر هنرها را دارد؟ هر چه بیشتر می اندیشم بیشتر به این نتیجه می رسم که چنین افکاری صرفاً خیال خام پختن است. آنهم زمانی که در برخی فیلمها یا سریالها از مات سویسی یا بیسمارکی نام برده می شود. (نویسنده گمان برده که به تعداد امپراتوران روشهای ماتی وجود دارد: ناپلونی، بیسمارکی، اسکندری! و...)


alt
چند فریم از فیلم تب شطرنج با حضور کاپابلانکا دهه‌ی 20
alt

به سختی می توان سنخیت ویژه ای میان استیون سیگال و شطرنج پیداکرد

اما از جهت تبلیغات این موضوع در درجه دوم اهمیت قرار دارد...


* مدتی پیش در روز استراحت بازیکنان، مسابقه ی برق آسایی تحت عنوان آماتور در برابر استاد برگزار شد که میزان هیجان آن برای بازیکنان ضعیف تر قابل پیش بینی است.


alt
دورتمند ، اساتید مقابل بازیکنان معمولی

همه و همه در جهت ترویج دیداری شطرنج گام بر می دارند. اما اینجاست که گره‌ی کار کم‌کم مشخص می شود و آن شروع ارتباطی است که می بایست میان جامعه‌ی کوچک شطرنجی ما و دنیای عادی برقرار شود. اما ... به بهانه‌ی تمرکز ، تحمل حداقل‌ها برای برخی بازیکنان غیر ممکن شده است.

alt
alt

حدود 10دقیقه نخست ، مگر چنین بازیکنانی دراین سطح به تمرکز احتیاجی ندارند؟


alt

همین اواخر، شرایطی عجیب...


زمانی که جسته گریخته فیلمهای بازیها را می دیدم از سرو صدایی که در دقایق ابتدایی وجود داشت، حیرت زده شدم. البته سر و صدا مربوط مردم آن سوی شیشه نبود... بازیکنان تا اتمام تشریفات ابتدایی با حزم اندیشی خاص و منش یک بازیکن کلاس جهانی ، بردبار بودند. برای بازیکنان ما تحمل دو چشم حریف کار چندان آسانی نیست چه رسد به بحث در مورد اعداد بالاتر!


تمام اینها به کنار، آنچه در آینده مشغولیت ذهنی خواهد شد، موجی فراگیر از خصوصی سازی است که این جامعه را در می نوردد و دیر یا زود به خانواده کوچک شطرنجی ما هم سرایت خواهد کرد و عمق نگرانی اینجاست که بدنه ی این رشته برای نجات از این بحران هنوز مسلح نیست. از تورنمتهای بزرگ سراسر اروپا چندین دهه می گذرد و در این مدت شطرنج توانسته جایگاهی برای خود بیابد و با این همه پوشش خبری و تبلیغی در غالب عکس و گزارش و فیلم و ... هنوز برخی از اساتید تراز اول جهان برای یافتن اسپانسر مطلوب خود می بایست وقت و انرژی مصرف کنند.

باز هم غم انگیز تر، دیدن این حقیقت است که اغلب مسابقات فکری و سریعی که در استانها شکل می گیرد احتیاج به مناسبتی ویژه دارد: دهه فجر، جام رمضان، عید فطر - مبعث و ... (چقدر جای تعطیلات نوروزی خالی است!!) و این موضوع ویژه ای است.


(1)اولین بار اصطلاح فارسی این مفهوم را در سايت زير دیدم.

http://oldestfashion.blogspot.com

توضیح : به جهت سبک تر شدن متن، عکسها با کیفیت پایین یا به شکل بریده عرضه شده.

( 4.8 از 5 )
پیام سیستم
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.

نظرات

User Avatar
ميهمان
  • SIAMI
  • ( 14 آبان 1387 )
  • 0
رضا جان جالب بود.دست به قلمت خيلي خوبه.
موفق باشي. hi
User Avatar
مدير کل سايت
  • mehdi
  • ( 15 آبان 1387 )
  • 0
با تشکر از آقای رضا مشاطان به خاطر مقاله جذاب و نکته سنجشان و آقای عشقی برای درج مطلب. 104

موفق و پیروز باشید.