رخ تو شعری از مسعود منصوری
رخِ تو
هشت در هشت
آیا؟
مرا به این بازی دعوت می کنی
که از پیش بازنده ام
سفید یا سیاه
فرقی نمی کند
تو شروع کنی
روسیاه می شوم
و من
برای دیدنِ
رخ زیبای تو
همه چیزم را
قربانی می کنم
تا جایی که
ماتِ
تماشای تو
میشوم